چند سالی میشود در پیچوخم اجرای قانون حذف کنکور به سر میبریم. قانونی که تاکنون چندین بار دستخوش تغییراتی قرار گرفته است. اما هفته گذشته همهمهها نوید اجراییشدن این قانون را میدهند. انگار قرار است از سال آینده دیگر آزمونی پیشرو نداشته باشیم. آزمونی که از طریق آن سرنوشت چندین هزار دانشجو مشخص میشد و از این طریق راهی برای آیندهشان انتخاب میکردند. اما اکنون ممکن است سوالاتی به ذهنها متبادر شود، یکی آنکه آیا با رقابت تنگاتنگ دانشآموزان و تصویب کلیات طرح، این امر امکانپذیر است؟ یا آنکه باید راهی برای این موضوع جستوجو کرد.
راه متناقض
اما موضوع جالبی که به این مسأله دامن زده این است که رئیس سازمان سنجش «ابراهیم خدایی» در گفتوگو با مهر بیان کرد: «همه ما موافق حذف کنکور هستیم، اما باید معیار جایگزین داشته باشیم.» با این استدلال که برخی از رشتهها متقاضیان بسیاری دارند، به همین جهت نمیتوان کنکور را برای آن دست از رشتهها حذف کرد، البته تا پیش از این سازمان سنجش از مخالفان سرسخت کنکور بود، زیرا ناکامی حذف کنکور را در دهه٥٠ تجربه کرده، شاید برای همین بود که از مخالفان کنکور در سال گذشته بوده است. البته حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش در اینباره در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفته بود: «درحال حاضر هم سازمان سنجش از مخالفان سرسخت حذف کنکور است که البته استدلال مسئولان این سازمان از جهاتی درست است، درحال حاضر در رشتهمحلهای زیرگروههای ریاضی، فنیوحرفهای، علومانسانی و هنر میتوانیم کنکور را حذف کنیم و مبنای پذیرش دانشجو براساس نمرات مدارس باشد، اما در رشتههایی که متقاضی زیادی دارند نظیر دندانپزشکی، پزشکی و غیره این امکان فراهم نیست.» آیا این مسأله به معنای آن است که سازمان سنجش به فاصله یکسال توانسته چنین شرایطی را فراهم کند؟
با نگاهی به تاریخچه این قانون درمییابیم که این قانون برای نخستین بار سال ٨٦ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و براساس آن قرار شد ظرف بازدهی پنجسال، کنکور حذف شود، منتهی نقش کلیدی این موضوع برعهده وزارت آموزشوپرورش است. انگار قرار است دانشآموزانی که پس از ١٣سال عزم تجربه مرحله جدیدی از زندگی را دارند و میخواهند این تجربه تکرارنشدنی را در یکی از بهترین دانشگاهها رقم بزنند، دیگر کنکور را تجربه نکنند. آزمونی که گاه کام یکی را تلخ و دیگری را شیرین میکرد، حالا قرار است راه را برای همه هموار کند. اما چگونگی این موضوع جای بحث دارد که آیا با حذف کنکور سطح علمی دانشگاهها رو به افول نمیرود؟! دانشگاههایی که روزگاری یکی از رویای دانشآموزان به شمار میآمد، بهگونهای که باب شده بود، پسرها سرهای خود را تراشیده و در آرزوی راهیافتن به دانشگاه محبوب خود خانهنشین میشدند، سخت بود، اما امکانپذیر.
آنچه از این موضوع برمیآید و مورد سوال قرار میگیرد آن است که با توجه به ماهيت فني نمرات دانشآموزان در دوره دبيرستان چرا سوالات امتحاني آموزشوپرورش چه به صورت آزمونهای مستمر و چه پاياني از استاندارد، ضرايب دشواري و پايايی يكسانی برخوردار نيستند. در نتيجه ممكن است با توجه به ضعف اين آزمونها عدالت آموزشی براي دانشآموزان برقرار نباشد. دیگر موضوعی که ذهنها را به خود درگیر کرده است، چگونگی انتخاب دانشجو از میان دانشآموزان است؛ دانشآموزانی که در دوره متوسطه با یکدیگر رقابتی تنگاتنگ را تجربه کردهاند تا از دوستان و همکلاسیهای خود پیشی بگیرند.
البته باید در نظر داشت با حذف کنکور باید سوابق تحصیلی برای ورود به دانشگاهها مورد نظر قرار گیرد. حال آنکه با نگاهی به معدلهای دوره متوسطه دوم، معمولا معدلهای بالایی دارند، برای همین نمیتوان صرف معدلهای دوره متوسطه دوم را جایگزین مناسبی قرار داد، زیرا حجم انبوهی از دانشآموزان با معدلهای بالا در صف رشتههای پرطرفدار قرار میگیرند. در این وهله چه باید کرد، آیا دانشگاه دانشآموزانی با معدلهای بالا را پذیرش میکند؟! دانشآموزانی که ممکن است معدلهای واقعی نداشته باشند. درنهایت آیا این موضوع باعث افول سطح علمی دانشگاهها نمیشود؟! دانشگاههایی که رویای برخی از دانشآموزان پیشین بوده.
سرنوشت کلاسهای کنکور و سهمیهها
در این میان شاید بتوان راه در رویی برای سهمیههای کنکور پیدا کرد و دانشآموزانی که میتوانستند از سهمیههای کنکور استفاده کنند را در رأس پذیرفتهشدگان قرار داد. اما تکلیف کلاسهای کنکور چه میشود؟ آنها را به کام تعطیلی میکشاند یا نه راهی برای ادامه بقا دارند. کلاسهایی که بسیاری نهتنها آنها را مفید نمیدانند، بلکه راه درآمدزایی میدانند، چراکه با دریافت پولهای هنگفت، دانشآموزانی که عزم راهیابی به دانشگاه را داشتند با هزار دوز و کلک ثبتنام میکردند. اکنون با حذف کنکور وضع آنان چه خواهد شد؟! اصلا کدامیک از سازمانها مسئولیت این بار سنگین را به عهده میگیرد؟ این افراد چه باید کنند؟ سرنوشتی که مشخص نیست کدام یک از ارگانها عهدهدار آن هستند. برای ملموستر شدن موضوع، سوالاتی که مطرح شد را با کارشناسان امر گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
پیشینه
قدمت کنکور
اگرچه تا سال ١٣٤٢کنکور به صورت همگانی وجود نداشت، اما هر دانشگاه به صورت مستقل آزمونی را برگزار میکرد پس از تأسیس آزموش عالی و سپس وزارت علوم راهی برای برگزاری آزمونهای سراسری یا همان کنکور باز شد. در ایران برای نخستین بار سال ١٣٤٨ اقدام به برگزاری کنکور شد؛ آزمونی که رویهای متفاوت داشت و با سوالات کوتاه طراحی شده بود. اما سال١٣٥٤ با تشکیل سازمان سنجش و آموزش جایگاه بهتری نسبت به گذشته پیدا کرد، چراکه تا آن زمان عوامل متعددی چون معدل امتحانات نهایی ششم متوسطه و ضوابطی ازجمله نوع مدرک، سهمیه منطقه، جنسیت و نظام وظیفه بر کنکور تأثیرگذار بود. پس از انقلاب سال ١٣٥٨ نخستین آزمون سراسری برگزار شد و پس از آن دانشگاهها به مدت ٣سال به تعطیلی انجامید، تا سال ١٣٦١ که مجددا کنکور برگزار شد. در آن زمان برگزاری کنکور تنها منحصر به رشتههای پزشکی، فنی و مهندسی، کشاورزی، الهیات و معارف اسلامی بود. این رویه تا سال ١٣٧١ به همین شکل ادامه پیدا کرد و داوطلبان سه نوع سهمیه آزاد، منطقهای و نهادهای انقلاب اسلامی داشتند که به مرور زمان و با افزایش متقاضیان شاهد به وجود آمدن تحصیلات از نوع پیامنور، شبانه، مراکز تربیت معلم و غیرانتفاعی بودهایم. اما پس از مدتی قانون حذف کنکور در سال ٨٦ اعلام شد. براساس این قانون قرار بود کنکور تا سال ٩٠ بهطور کامل حذف شود، اما این امر میسر نشد، به همین جهت سال ٩٢ این قانون توسط مجلس دستخوش تغییر و تحولاتی شد و شورای اسلامی آن را اصلاح کرد و چند تکلیف برعهده سازمان سنجش و آموزشوپرورش گذاشته شد. پس از آن نیز شورای سنجش و پذیرش تشکیل شد که تأثیر ٢٥درصد قطعی سوابق تحصیلی را مصوب کرد، تا دیماه امسال که کلیات این طرح پذیرفته شد.
نگاه موافق
حذف کنکور برای رشتههای تخصصی امکانپذیر نیست
محمدجواد کولیوند، نماینده مجلس | کنکور یکی از دغدغههایی است که همواره گریبانگیر دانشآموزان و خانوادهها بوده، از کلاسهای کنکور گرفته تا استرس ناشی از روز سرنوشت. چند سالی میشود که قانونی تحت عنوان حذف کنکور مطرح شده تا شاید راه نجاتی برای استرس دانشآموزان و خانوادههایشان باشد. اما نکتهای که به آن اشاره شد تنها بعد مثبتی از این موضوع است، چراکه به نظر میرسد با حذف کنکور همه به سمت رشتههای پرطرفدار سوق پیدا کنند. محمدجواد کولیوند، نماینده مجلس در این زمینه معتقد است: «حذف کنکور فقط برای رشتههای تخصصی مضر است، زیرا بسیاری از خانوادهها علاقهمند به تحصیل فرزندشان در رشتههای تخصصیاند.»
این نماینده مجلس با اشاره به ظرفیت محدود رشتههای پرطرفدار توضیح داد: «ظرفیت اگر در رشتههای تخصصی هم اکنون ١٠٠نفر است، با آزادشدن آن، ظرفیت ١٠٠٠ نفری را پذیرای دانشجویان است. آیا این هزار نفر از قابلیت لازم برخوردارند و دانشگاهها توانایی چنین ظرفیت مازادی را دارند؟! مسلما نه.»
کولیوند با اشاره به اینکه کنکور برای رشتههای تخصصی میتواند باعث رقابت میان دانشآموزان شود، ادامه داد: «معدل و سوابق تحصیلی در حد تئوریسین است، زیرا در بخش تخصصی؛ معادن، پزشکی، آیتی و فنیمهندسی که دارای تخصص و ظرفیت است، نیاز به کنکور دارد. از این طریق رقابت میان دانشجویان صورت میگیرد و افراد دارای صلاحیت به این رشتهها ورود پیدا میکنند.»
این نماینده مجلس در ادامه بیان کرد: «بسیار دیده شده که افراد تنها به درس خواندن اکتفا میکنند و از تخصص کافی برخوردار نیستند، به همین جهت نمیشود این دست از افراد که از تخصص کافی برخوردار نیستند، بدون هیچ آزمونی به دانشگاه ورود پیدا کنند. البته لازم به ذکر است آن دسته از رشتههایی که تخصصی نیستند، نیاز به کنکور ندارند و بنا به ظرفیت اقدام به ثبتنام میکنند و با تمامشدن ظرفیت، ثبتنام نیز به پایان میرسد.»
کولیوند با ابراز نگرانی در این زمینه ادامه داد: «حذف کنکور برای برخی از رشتههای تخصصی اعم از علومانسانی، ریاضی و فیزیک و تجربی موجب ضرر است. اگرچه با نگاهی به تعدد رشتههایی که وجود دارد، میتوانیم برای ٧٠درصدشان اقدام به حذف کنکور کنیم، اما حذف کنکور برای ٣٠درصد باقیمانده خطرناک است، چراکه از بین ٣٠درصد باقیمانده میتوانیم با برگزاری کنکور نخبگان رشتهها را انتخاب کنیم.»
این نماینده مجلس در خاتمه بیان کرد: «اما اگر رویهای به این منوال نباشد، ضربه مهلکی به نظام آموزشی وارد میشود، زیرا حذف کنکور در برخی از رشتهها امکانپذیر نیست، چون رشتههایی وجود دارند که از ظرفیت کمی برخوردارند، به همین جهت در مباحث علمی و پایههای دانشگاهی برای رشتههای پرطرفدار و تخصصی نباید کنکور حذف شود.»
نگاه مخالف
کنکور اثرات جبرانناپذیری دارد
میرحمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات | به روزهای اجراییشدن قانون حذف کنکور نزدیک میشویم، اما آنچه به نظر میرسد آن است که مسئولان امر تاکنون هیچ یک به فکر تدبیری در این زمینه نیستند و نبودهاند. شاید برای همین است که صدای برخی از نمایندگان مجلس به گوش میرسد. اما سوالی که ممکن است پیش آید این است که آیا اجرای این قانون سطح علمی دانشگاهها را رو به افول نمیکشاند؟ میرحمایت میرزاده، نماینده مجلس از موافقان اجراییشدن این قانون معتقد است: «این قانون در چند سال گذشته به تصویب رسید، اما در اجراییشدن تاکنون با مشکلاتی مواجه شدیم.»
این نماینده مجلس با اشاره به قدیمی بودن این قانون در این زمینه ادامه داد: «این قانون سال ١٣٩٢ به تصویب رسیده و به روزهای اجراییشدن آن نزدیک میشویم، اما بر سرچگونگی اجراشدن آن مناقشاتی وجود دارد، زیرا باید از وزارت علوم پرسید از سال٩٢ تاکنون برای اجراییشدن این قانون چه اقداماتی انجام داده؟ از این دست مسائل باید مورد بررسی قرار بگیرد.»
بسیاری بر این باورند که دانشآموزان در رقابت تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند و با توجه به معدلهای بالایی که در دوره متوسطه دوم وجود دارد ممکن است شرایط نامساعدی را برای دانشگاهها و کاهش سطح علمیشان رقم بزند. میرحمایت میرزاده در اینباره توضیح میدهد: «اکنون این قانون باید اجرایی شود، زیرا نهتنها به دانشآموزان ضربه نمیزند و باعث افول علمی دانشگاهها نمیشود، بلکه باعث ترغیب آنها نیز میشود.»
این نماینده مجلس ضمن انتقاد از کنکور و شرایطی که برای دانشآموزان رقم زده، توضیح داد: «البته باید در نظر داشت، اکنون ضربهای که کنکور به نظام آموزشی، تعلیم و تربیت و دانشآموزان میزند، به مراتب بیشتر از حذف کنکور است و تا سالیان آینده اثرات آن نیز جبرانناپذیر است. ١٢سال دانشآموزان زندگی خود را برای درس میگذارند تا به کنکور برسند و در آن موفق شوند. این امر باعث شده از کودکی خود لذت نبرند، پس از آن مدرک و بعد از آن هیچ، چراکه بیتوجه به نیاز جامعه و ممکلت در رشتهای تحصیل کردهاند.»
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات با اشاره به اینکه با وجود کنکور نمیتوان دانشجویان را در جهت نیازهای روز جامعه پیش برد، یادآور شد: «کنکور خیانتی بیش نیست، تعلیم و تربیت، هنر به علاوه خلاقیت، انشا، مهارت و..... است، بدون توجه به نیازهای جامعه. دانشگاه باید دانشجو را تربیت کند تا باری از دوش کشور بردارد، نه اینکه نتواند خود را سیر کند و باری بر دوش کشور هم باشد. با اجراییشدن این قانون امید میرود بنا بر نیازهای جامعه دانشجویان مورد تعلیم و تربیت قرار بگیرند.»
نگاه کارشناس
مناقشه دو سازمان
علیرضا سلیمی، دبیر کمیسیون آموزش و تحقیقات| با تصویب قانونی باید به عرصه اجرا درآید، اما اکنون مناقشات و عدمهماهنگیهایی در عرصه اجراییشدن قانون حذف کنکور وجود دارد. علیرضا سلیمی، دبیر کمیسیون آموزش و تحقیقات معتقد است: «این قانون وجود دارد و تا سال ٩٧ باید به صورت کامل به عرصه اجرا درآید، اما مشکلی که وجود دارد دو وزارتخانه یعنی وزارت علوم و وزارت آموزشوپرورش برای اجرای این قانون هماهنگ نیستند.»
سلیمی ضمن انتقاد از تعلل در اجراییشدن این قانون یادآور شد: «نکته دیگر این است که اراده جدی در این زمینه وجود ندارد که کمی عجیب به نظر میرسد و این عدمهماهنگی به آن دامن زده و در جلسات متمادی به این نتیجه رسیدیم که در اجرای این قانون تعلل شده است.»
این نماینده مجلس با اشاره به عدمهماهنگی بین دو سازمان بیان کرد: «بین برخی بر سر ٣٠درصد و ٢٥درصد در کنکور بحث شده، به همین جهت به نظر میرسد کنکور به قوت خود باقی بماند.»
دبیر کمیسیون آموزش و تحقیقات در خاتمه با اشاره به نامشخصبودن تعلل دو وزارتخانه در این مسأله یادآور شد: «همچنین اگر بر قانون ایراد وارد است، باید به صورت مکتوب به مجلس داده شود، اما وقتی این قانون با حضور رئیس سازمان سنجش و معاون وزیر علوم و معاون وزیر آموزشوپرورش به تصویب رسیده است، ایرادات باید همان روز نخست نقد میشد و زمان موافقت این مقولات مورد نظرشان قرار میگرفت.»
تجربه دیگران
از گائوکائو تا صندلیهای خالی
در پرجمعیتترین کشور جهان نیز کنکور و ردشدن از سد آن مطرح است؛ سدی که گذر از آن گویا برای دانشآموزان چینی کمی سخت است، چون از سرمهای تقویتی برای خواندن درس استفاده میکنند؛ خبری که گویای این مسأله بود که دانشآموزان چینی زیر سرمهای تقویتی درس میخوانند، بازتاب گستردهای یافت و انتقادات زیادی را متوجه خود کرد، بهطوری که دولت چین ناچار به پاسخگویی شد و برای موجه نشان دادن آن مطرح کرد که دانشآموزان با نظارت دولت از داروهای تقویتی استفاده میکنند و در این راستا گفته شد دولت چین برای هر دانشآموز کنکوری ١٠یوان یارانه سرم آمینو اختصاص میدهد، البته نکته جالب این است که این سرمها در محل درس خواندن تزریق میشوند تا دانشآموزان به درمانگاه نیاز پیدا نکنند و در هزینههایشان صرفهجویی شود! شاید اشتیاق برای ردشدن از سد کنکور به جمعیت حدود یکمیلیاردو٣٠٠میلیونی چین برگردد، چون دانشآموزان چینی آموزش عالی را بهترین گزینه ادامه مسیر زندگی خود میدانند. اشتیاقی که هم در قشر مرفه این جامعه و هم طبقه فقیر جامعه وجود دارد، اما به دو دلیل متفاوت؛ نخست به دلیل پیدا کردن جایگاه اجتماعی و به دست آوردن پستهای مدیریتی و دوم به دلیل نداشتن سرمایه کافی برای راهاندازی کسبوکار، دانشآموزان هر دو طبقه جامعه را وادار میکند از سد آزمون سراسری که به زبان محلی گائوکائو نامیده میشود، بگذرند. آزمونی که با توجه به جمعیت شرکتکننده هربار آرزو شده و یکسال عمر نزدیک به ٢میلیون دانشآموز را بر باد میدهد. دانشآموزان ترکیه نیز باید آزمون سخت کنکور را برای تحصیلات عالی پشتسر بگذارند؛ دانشآموزانی که تعداد آنها به بیش از ١٤میلیون میرسد و در مدارس دولتی و خصوصی درس میخوانند. اگر از این تعداد حدود ٢میلیون نفر هرساله در کنکور شرکت کنند تنها ٢٥درصد آنها به دانشگاهها راه مییابند تا بتوانند در آموزش عالی ادامه تحصیل بدهند، البته برای تحصیلات تکمیلی دیگر آزمون کنکور نیست و هر دانشگاه مجاز است مطابق ضوابط و استانداردهای آموزشی از میان فارغالتحصیلان دانشگاهی افراد شایسته را انتخاب کند. کنکور در ژاپن نیز برگزار میشود، اگرچه هرم سنی این کشور نشان از این دارد که متقاضیان ورود به دورههای آموزش عالی کاهش یافته و دانشگاهها با صندلیهای خالی روبهرو هستند، البته این مسأله نیز تأثیری بر حذف کنکور در این کشور نداشته و همچنان کنکور برگزار میشود. البته بین سالهای ١٩٥٠ تا ١٩٦٠ از میان شرکتکنندگان در آزمون سراسری تنها حدود ١٥درصد دانشآموزان در دانشگاهها پذیرفته شدند. با وجود صندلیهای خالی در دانشگاهها همچنان دانشآموزان ژاپنی برای ورود به دانشگاههای دولتی باید حداقل نمرات را در آزمون سراسری کسب کرده و بعد در آزمون اختصاصی دانشگاه موردنظرشان شرکت کنند. اگرچه قبول شدن یا نشدن در دانشگاه تأثیر چندانی در سرنوشت دانشآموزان ژاپنی ندارد، چون این کشور در فهرست قویترین اقتصادهای دنیا قرار دارد و ساختار مطلوب صنعتی و شغلی سبب شده کنکور تأثیر چندانی در سرنوشت دانشآموزان نداشته باشد.